صفحه شخصی محمدرضا جمشیدیان   
 
نام و نام خانوادگی: محمدرضا جمشیدیان
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی ارشد عمران - پایه نظام مهندسی: یک
شغل:  مهندس ساختمان- مدیر مسئول گروه نرم افزاری سازه
شماره نظام مهندسی:  20-300-1275
تاریخ عضویت:  1388/12/03
 روزنوشت ها    
 

 شهید مطهری و حرکت قطار بخش عمومی

12

وقتی بچه بودم، منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن وقتها قطار راه آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران-شاه عبدالعظیم بود. من می دیدم که قطار وقتی در ایستگاه بود، بچه ها دورش جمع می شوند و آن را تماشا می کنند و به زبان حال می گویند: « ببین چه موجود عجیبی است!»

معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود، با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به او نگاه می کردند تا کم کم ساعت حرکت قطار می رسید و قطار راه می افتاد. همین که راه می افتاد، بچه ها می دویدند، سنگ بر می داشتند و قطار را مورد حمله قرار می دادند. من تعجب می کردم که اگر به این قطار باید سنگ زد، چرا وقتی که ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمی زنند و اگر باید برایش اعجاب قائل بود، اعجاب بیشتر در وقتی است که حرکت می کند.

این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است، مورد احترام است. تا ساکت است، مورد تعظیم و تجلیل است. اما همین که به راه افتاد و یک قدم برداشت، نه تنها کسی کمکش نمی کند، بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب می شود و این نشانه یک جامعه مرده است. ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلم هستند نه ساکت؛ متحرکند نه ساکن؛ باخبرترند نه بی خبرتر».

شهید مرتضی مطهری- روحش قرین حقیقتی باد که دریافت



اگر سنگی به سوی قطار من موافقم پرت می شود کاری است بچه گانه که بدلیل حرکت آن است.

پنجشنبه 9 اردیبهشت 1389 ساعت 17:39  
 نظرات    
 
محسن زارعی 18:23 سه شنبه 14 اردیبهشت 1389
7
 محسن زارعی
موافقم. ولی قطعا قطار در حال حرکت بیش از قطار ساکن جلوه می کند و باعث واکنش می شود. همیشه نباید برای متحرک ها احترام قائل شد. هیتلر و ... هم برای خودشان نظریه داشتند و در قبال آن حرکت می کردند اما شایسته سنگ پرانی بودند نه احترام.
محمدرضا جمشیدیان 00:08 چهارشنبه 15 اردیبهشت 1389
8
 محمدرضا جمشیدیان
آقا محسن گل
هر حرکت دارای برداری است که جهت آن را نشان می دهد. امیدوارم حرکت اصلاحی "من موافقم!" را با حرکت فاشیستی هیتلر یکسان قلمداد نکرده باشید.
موفق و پیروز باشید.
جلیل طالقانی 21:08 چهارشنبه 15 اردیبهشت 1389
8
 جلیل طالقانی
نکته آن است که ما معمولاً اول سنگ را پرتاب می کنیم و اگر خیلی روشن فکر باشیم پس از پرتاب سنگ خرده تفکری هم به خرج می دهیم اما افسوس که دیگر دیر است.
باشد آن روزی که یاد بگیریم تا اول گوش کنیم، بعد به شنیده ها فکر کنیم، و سپس حتی یاد بگیریم که سنگ هم نزنیم.